Iran Academy of Art and Rowzaneh Publishing, Tehran, 2003
introduction to indian art translation and commentary
سرآغاز و اعترافي از مترجم
حدود هفده سال پيش بود كه براي اولين بار وارد هند شدم، سفري كه مقدر بود حدود ده سال بهطول انجامد و مسيرانديشه و ادراك هنريمرا دستخوش تحولاتي ژرف نمايد، تحولاتي كه بهخاطرشان پروردگار را سپاس ميگويم و آنها را بس عزيز ميدارم. خوب به خاطر دارم اولين برخوردهايم را با هنر هند: پس از سالها تحصيل و تدريس هنر و مباني هنر و تاريخ هنر و ... خود را به دانش لازم براي روبهرو شدن، درك و تحليل هر نوع هنري مسلح ميدانستم. ولي در همان اولين برخوردهايم با هنر هند - در موزهها و در معابد - در خود احساس عجز و جهلي ژرف نمودم كه تكاندهنده بود. گويي همه آن دانش و بينشي كه آموخته و آموزانده بوديم در اينجا سودي نميبخشيد، كه:
آن علم كه در مدرسه آموخته بوديم |
|
برديم به ميخانه، به جامي نخريدند |
رفتهرفته ايراد كار آشكار شد: هنر هند از اساس هنري ديني و اساطيري است و براي درك آن ميبايست با علمالاديان و علم اساطير هند آشنا شد. و من نيز چنين كردم و به مطالعه اين دو مقوله پرداختم، كه حاصل بخشي از اين پژوهشها در كتاب اسرار اساطير هند[1] ارائه شده است.
در باب هنر شرق بهطور اعم، و هنر هند بهطور اخصن، به رغم وجود كتب و مقالات بيشمار، نام آنانداكوماراسوامي بهعنوان مهترين صاحبنظر مورد پذيرش عموم بوده و هست.
متأسفانه از آثار متعدد اين متفكر و نويسندهي گرانقدر، در ايران به جز ترجمهي مقالاتي انگشتشمار منتشر نگرديده است. علت مهجور ماندن آثار كوماراسوامي را بايد عمدتاً در دشواري متن - جملات پيچيده و مالامال از واژههاي ناآشناي سانسكريت - جستجو كرد.
به ياد دارم حدود ده سال پيش (هنگاميكه هنوز در هند زندگي ميكردم)، از سوي يكي از مراكز فرهنگي - هنري ايران با من تماس گرفتند، و در خصوص سفارش ترجمه مجموعه آثار آناندا كوماراسوامي به چند مترجم، از بنده مشورت خواستند. جواب من ساده و واضح بود: «آثار كوماراسوامي قابل ترجمه نيست». اين پاسخ به هيچوجه اغراقآميز نبود، چراكه متون انگليسي كوماراسوامي حتي براي اغلب انگليسيزبانان قابل فهم نيست! علت اين دشواري سبك مغلق نگارش و وفور واژههاي كهن و مهجور سانسكريت در داخل متن است كه براي درك هر يك از واژهها بايد پژوهشي مستقل انجام داد.
همانطوركه حدس زده بودم كار ترجمه مسكوت ماند تا دو سال قبل! دو سال قبل به قول دوستان توپ به زمين خود ما برگشت. دوست و برادر بزرگوارم جناب مهندس ميرحسين موسوي، كه سالهاست به هنر هند و آثار كوماراسوامي علاقمند است از من خواست كه يكي از كتب كوماراسوامي را به انتخاب خود براي ترجمه برگزينيم. وظيفهاي دشوار بود و محكي براي ارزيابي توانايي خودم!
كار را آغاز كردم. در جريان ترجمه به موانع زيادي برخوردم. مثلاً واژههاي كهن و تركيبي سانسكريت كه حتي در فرهنگ لغات سانسكريت يافت نميشدند: براي رفع اين مشكل به ناچار ميبايست با حدس زدن، و اتكا به دانش مختصر خود از اين زبان و مضامين اساطيري و ديني هند، واژهها را تجزيه ميكردم، معناي هر يك را بهدست ميآوردم، آنگاه با تركيب مجدد جزئيات، به مفهوم واژه مركب اوليه دست مييافتم. استفاده از منابع غني هندشناسيِ كتابخانه انستيتوي بينالمللي تمدن و تفكر اسلامي در مالزي:
International Institute of Islamic Thought and Civilization (ISTAC)
كمكي جدي در انجام اين مهم بود كه در اينجا فرصت را مغتنم شمرده مراتب سپاسگزاري خود را از مسئولين كتابخانه و انستيتوي فوق اعلام ميدارم. توضيح اينكه دست سرنوشت، نگارنده اين سطور را از حدود 2 سال قبل به كشور مالزي كشاند و تاكنون بهعنوان استاد مدعو در انستيتوي فوق به تدريس تاريخ و فلسفه هنر، و مطالعات تطبيقي هنر اشتغال دارم.
توضيح واژههاي خاص متن تبديل به يك ضرورت شد، چراكه بدون آنها، متن غيرقابل استفاده مينمود. اين توضيحات بهصورت پانويسهايي گاه طولاني به متن افزوده گرديد. كثرت اين واژهها موجب گشت كه حجم پانويسها نهايتاً كم از حجم اصل كتاب نشود! در داخل متن نيز براي كمك به درك مطالب، جملاتي افزودهام. اين جملات در داخل [ ] قرار گرفتهاند تا الحاقات مترجم از متن اصلي تفكيك گردد. در انتهاي كتاب نيز واژهنامهاي ترتيب داديم كه شامل اكثر واژههاي كليدي و لازم براي مطالعه كتاب است. اين واژهنامه براي مطالعه متون ديگري كه بهنحوي با هند، و هنر و اساطير هند مربوط ميشوند، نيز مفيد است.
گردآوري تصاوير نيز مسئوليتي سنگين بود. نويسنده در متن كتاب گاه به بناها، پيكرهها و نگارههايي اشاره كرده است كه در فلان موزه يا مجموعه خصوصي قرار دارند. آنگاه به توصيف و تجزيه و تحليل اجزاي آنها پرداخته، بدون اينكه تصويري از اثر مذكور ارائه دهد. تصاوير محدودِ موجود در كتاب نيز - كه اغلب مربوط به چاپهاي قديم بوده و بارها چاپ مجدّد گشته - عمدتاً كيفياتي نامطلوب داشتند. جايگزيني آن، با تصاويرِ باكيفيت، و يافتن تصاوير غيرموجود در اصل كتاب كاري وقتگير و طاقتفرسا بود كه به ياري خدا و در حد توان و بضاعت انجام پذيرفت.
از آنجا كه كتاب حاضر اولين كتاب آناندا كومارا سوامي است كه به زبان فارسي برگردانده ميشود، چند سطري را نيز در ابتداي كتاب به زندگينامهي اين انديشمند شرقشناس اختصاص دادهام.
در خاتمه خداي بزرگ را سپاسگزارم به خاطر تن سالم، روانِ آرام، و مهلت و توانايي رساندن اين مجموعه به انجام. به ياري و حمايتش نياز دارم و به لطف و مهربانيش اميدوارم. از درگاهش خواستارم كه اين بنده را همچنان مشمول رحمت خود قرار دهد تا آنچه را كه از عمر مقدر باقي مانده، از فكر و قلم و قدم، در راه خير و صلاح بندگان و رضايت آفريدگار صرف نمايم.